ذم راندن

پیشنهاد کاربران

ذم راندن ؛ سرزنش کردن. بد گفتن. نکوهش کردن. نکوهیدن :
این درخورعذر و خواندن حمد
وان از در غدر و راندن ذم.
ناصرخسرو.

بپرس