ذلول
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت ) رام مطیع منقاد جمع اذله و ذلل .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی ذَلُولٌ: رام و راهوار(اگر صفت مرکب باشد مرکبی مقصود است که به آسانی میتوان سوارش شد ، و اضطراب و چموشی ندارد )
ریشه کلمه:
ذلل (۲۴ بار)
«ذَلُول» به معنای «رام» جامع ترین تعبیری است که درباره زمین ممکن است بشود.
ریشه کلمه:
ذلل (۲۴ بار)
«ذَلُول» به معنای «رام» جامع ترین تعبیری است که درباره زمین ممکن است بشود.
wikialkb: ذَلُول
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید