ذعاق

لغت نامه دهخدا

ذعاق. [ ذُ ] ( ع ص ) ماءٌذعاق ؛ آب سطبر تلخ که خوردن نتوان. || داءٌ ذعاق ؛ بیماری کشنده.

پیشنهاد کاربران

بپرس