دیکشنری
مترجم
بپرس
ذروردان
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
ذروردان. [ ذَ ] ( اِ مرکب ) حنجور. ظرفی که درآن ذرور نگاه دارند. دارودان. ( یادداشت لغت نامه ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک