ذره بینی

/zarrebini/

معنی انگلیسی:
minute, microscopic, animalcular

لغت نامه دهخدا

ذره بینی. [ ذَرْ رَ / رِ ] ( ص نسبی ) آنچه که جز با ذرّه بین نتوان دیدن از غایت صغر. حیوانات ذرّه بینی. گیاهان ذره بینی .

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنچه که جز با ذره بین نتوان دید : حیوانات ذره بینی .

فرهنگ معین

(ذَ رِّ ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) آن چه که جز با ذره بین نتوان دید.

فرهنگ عمید

جانوران و چیزهای بسیارریز که جز با ذره بین دیده نشوند: جانوران ذرهبینی.

مترادف ها

microscopy (اسم)
ذره بینی، ریز بینی

lenticular (صفت)
کوژ، عدسی، مرکب از عدسی، عدسی وار، ذره بینی، وابسته به جلیدیه یا عدسی چشم

microscopic (صفت)
ذره بینی، وابسته به میکروسکپ، بسیار کوچک

فارسی به عربی

مجهری

پیشنهاد کاربران

بپرس