دیکشنری
مترجم
بپرس
ذراب
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
ذراب. [ ذُ ] ( ع اِ ) ( شاید معرب از زهراب ) زهر. سم .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک