ذرء

لغت نامه دهخدا

ذرء. [ ذَرْءْ ] ( ع مص ) آفریدن. ( صراح ). خلق. || ذرءِفم ؛ سخن بد و بیهوده گفتن. || بسیار کردن چیزی را. || تخم افشاندن. بذر انداختن درزمین. || پیر شدن. سپیدموی شدن. || ذرءِ شعر کسی ؛ سپید شدن موی او. || ( اِخ ) ذرءٌ من خیر؛ اندک از نیکی. || در حدیث آمده است : و هم ذرء النّار؛ ای خلقوا لها، یعنی آنان آفریده شده اند آتش را. ذرء النّار؛ گروهی که آفریده شده اند آتش دوزخ را. || حائل. پرده.

ذرء. [ ذَ رَ ] ( ع مص ) سپیدی موی. پیری. سپید شدن موی. سپیدمو شدن. پیر گردیدن.

فرهنگ معین

(ذَ ) [ ع . ] (مص م . ) آفریدن ، خلق .

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی زَرْعٍ: کشت - زراعت - روییدنی غیر از درخت
معنی ذَرَأَ: خلق کرد(ازکلمه ذرء به معنای ایجاد به شیوه اختراع است ، و گویا معنای اصلیش ظهور بوده )
معنی ذَرَأْنَا: آفریدیم (ازکلمه ذرء به معنای ایجاد به شیوه اختراع است ، و گویا معنای اصلیش ظهور بوده )
معنی ذَرَأَکُمْ: شما را خلق کرد(ازکلمه ذرء به معنای ایجاد به شیوه اختراع است ، و گویا معنای اصلیش ظهور بوده )
معنی یَذْرَؤُکُمْ: شما را می آفریند (ازکلمه ذرء به معنای ایجاد به شیوه اختراع است ، و گویا معنای اصلیش ظهور بوده . منظور از عبارت "یذرؤکم فیه" یعنی با قرار دادن همسران و جفتها برای شما و چهارپایان ، نسلتان را زیاد میکند)
تکرار در قرآن: ۶(بار)
«ذرء» (بر وزن زرع) در اصل، به معنای آفرینش و ایجاد و اظهار است; ولی مادّه «ذرو» (با واو که آن هم بر وزن زرع است) به معنای پراکنده ساختن آمده، این دو ماده را نباید با هم اشتباه کرد.
آفریدن. یعنی اوست که شما را در زمین آفرید و به سوی او جمع می‏شوند. طبرسی در ذیل آیه 136 سوره انعام می‏گوید: ذرء آفریدن بروجه اختراع است و اصل آن به معنی ظهور است. به نمک سفید برای نمایان بودن سفیدیش گویند: ملح ذرانی و ذّرانی و چون ریش کسی سفید شود گویند: ذرئت لحیته. راغب میگوید: ذرء آن است که خدا آفریده خود راآشکار کند «ذرء الّله الخلق» یعنی اشخاس را آشکار فرمود. قاموس آنرا خلقت و تکثیر و غیره گفته ، سخن صحاح نیز نظیر آن است. خلاصه آن که ذرء ظهور و اظهار است و در آفریدن بکار می‏رود، در کشّاف ذیل آیه 11 شوری می‏گوید: ذّر، ذرو نظیر هم‏اند در اینجا دو آیه را بررسی می‏کنیم: 1- . لام در «لِجَهَنَّمَ»برای اختصاص است و ظهور آیه در آن است که عدّه‏ای از جّن و انسان برای جهنّم آفریده شده‏اند، جای سوال است که گفته شود: خدا چرا آنها را برای جهنّم آفریده است ؟!! ذیل آیه جواب صدر آن است یعنی چون آنها قلب فهیم و دیده حق بین و گوش حق شنو ندارند لذا در اثر غفلت و عدم توجّه خود بالاخره محکوم به آتش می‏شوند. علت جهنَّمی بودن آنهاعدم بکار بردن دل و گوش و چشم در دانستن حقایق است و این مطلب در صورت (برای جهنّم آفریده‏ایم) نقل شده است. ممکن است بگوییم لام در «لِجَهَنَّمَ»برای غایب و عاقبت است مثل لام در آیه چنانچه طبرسی فرموده است: بسیاری از جن و انس را آفریده‏ایم و عاقبت جهنّمی خواهند شد. این مطلب نظیر همان است که در بالا گفته شد. گفته المیزان نظیر مطلب فوق است و در بیان آن دو مثال از نجّار و زارع آورده که روشن کننده مراد است. 2- . ضمیر «فیه» بجعل که از «جعل لکم »استفاده می‏شود عابد است. یعنی خدا آفریننده آسمانها و زمین است برای شما از خودتان جفتها قرار داده و نیز از چهار پایان جفتها آفریده شما را در آن نر و ماده قرار دادن می‏آفرید، او را همتائی نیست شنوا و بینا است. کشاف و المیزان «یَذْرَؤُکُمْ» را تکثیر گفته‏اند یعنی شما را در آن جعل و بوسیله نسل، زیاد می‏کنند. طبرسی این معنی را از زجّاج و فّراءِ نقل می‏کند.از قاموس نقل شده که تکثیر یکی از معانی ذره است.

پیشنهاد کاربران

کلمه ( ذرء ) به معنای ایجاد بر وجه اختراع است ، و گویا معنای اصلیش ظهور بوده .

بپرس