دیکشنری
مترجم
بپرس
ذحج
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
ذحج. [ ذَ ] ( ع مص ) خراشیدن. || ذحج ریح ؛ کسی یا چیزی را، کشیدن باد او را از جائی بجائی.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها