ذج

لغت نامه دهخدا

ذج. [ ذَج ج ] ( ع مص ) آشامیدن. نوشیدن. خوردن آب یا مایعی دیگر. ذأج. || بازآمدن از سفر. بازگشت کاروانی و مسافر.

فرهنگ فارسی

آشامیدن . نوشیدن .

پیشنهاد کاربران

بپرس