ذبیحه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت ) مونث ذبیح . ۱ - مذبوحه گلو بریده . ۲ - چارپایی که قربان کنند .
فرهنگ عمید
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:قربانی
wikijoo: ذبیحه
مترادف ها
ذبیحه
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید