فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - مونث ذایق . ۲ - ( حس ذایقه ) حسی که بوسیله آن طعم و مزه اغذیه و مواد دیگر درک میشود . عضو حس ذایقه زبان است که بوسیله پرزهای مخصوصی که در سطح فوقانی آن قرار دارند طعمها و مزه های مختلف را بمراکز عصبی منتقل میکنند و موجب درک آنها میشود . برای این که مزه مواد مختلف قابل درک باشد باید بصورت محلول در آیند ( مواد جامدی که مزه آنها درک میشود کمی از آن در بزاق دهان بصورت محلول در می آید ) چشایی .
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
ذایقه های مختلف: گرایش های گوناگون