ذات الکبد

لغت نامه دهخدا

ذات الکبد. [ تُل ْ ک َ ب ِ ] ( ع اِ مرکب ) آماس جگر. ورم کبد. نزد پزشکان ورمی است که در کبد عارض شود از مواد گرم یا سرد که به کبد ریزد و متورم سازد. ( کشاف اصطلاحات الفنون ).
صاحب ذخیره خوارزمشاهی گوید: آماس جگر را ذات الکبد گویند. و نیز در موضعی دیگر از همان کتاب آرد: و بسیار باشد که اندر جگر آماسی گرم افتد و معالیق او کشیده میشود و درد آن بحجاب بازمیدهد و نفس تنگ می شود و بیمار و طبیب هر دو پندارند که ذات الجنب است از بهر آنکه همچنانکه اندر ذات الجنب ، تب و سرفه و تنگی نفس باشد و آن ذات الجنب نباشد بلکه ذات الکبد است. ( نقل به اختصاراز ذخیره خوارزمشاهی ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) التهاب و آماس کبد
آماس جگر . ورم کبد .

پیشنهاد کاربران

بپرس