ذات الشمال. [ تُش ْ ش ِ ] ( ع اِ مرکب ) دست چپ. سوی چپ. جهت چپ. طرف چپ. سوی دست چپ. ( مهذب الاسماء ). جانب چپ. ( قاضی خان بدر محمد دهار ). به چپ : هم بتقلیب تو تا ذات الیمین تا سوی ذات الشمال ای رب دین.
مولوی.
و صاحب غیاث از لطائف نقل کند مراداز ذات الشمال گنه کاران و کافران باشند چرا که نامه ٔاعمال ایشان را بدست چپ آید، و صاحب آنندراج نیز عین آن را نقل کرده است.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- سوی چپ جهت چپ دست چپ : (( هم بتقلب تو تا ذات الیمین تا سوی ذات الشمال ای رب دین . ) ) ( مولوی ) ۲ - گنه کار ( زیرا نامه عمل وی را به دست چپ دهند ) دست چپ سوی چپ .