دیگه


معنی انگلیسی:
now

لغت نامه دهخدا

دیگه. [ گ ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ززو ماهرو بخش الیگودرز شهرستان بروجرد با 236 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

دانشنامه عمومی

دیگه ( به لاتین: Dige ) یک شهرک در جمهوری خلق چین است که در بخش ییچنگ واقع شده است. [ ۱] دیگه ۳۱ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس دیگه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

مخفف دیگر
کلمه زاید است استفاده نشود خوب است
واژه دیگه یک واژه کاملا پارسی است. در زبان ترکی دیش می شود این واژه صد درصدر پارسی است.
در تدوال عامه نوعی شبه جمله ، بله دیگه
چرا با من قهری،
دیگه!
That's the way it is
دیگه کلمه غیر رسمی دیگر است
Another
می شود
nother'
that's it

بپرس