دیگرگونی

لغت نامه دهخدا

دیگرگونی. [ گ َ ] ( حامص مرکب ) حالت وچگونگی دیگرگون. دگرگونی. تغیر و تبدل. تبدیل و تحویل. ( ناظم الاطباء ). تغییر. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

دیگر گون شدن دیگر گونگی تغییر تبدل .

فرهنگ عمید

دیگرگون شدن، دیگرگونه شدن.

پیشنهاد کاربران

تغییر افتادن ؛ دگرگون شدن. تغییر روی دادن : تا مادام که طعام فراخ میداشت ملک او برقرار بود چون تغییر پدید آمد، در ملک نیز تغییر افتاد. ( قصص الانبیاء ص 106 ) .

بپرس