دیونوسیوس

لغت نامه دهخدا

دیونوسیوس. [ی ُ ] ( اِخ ) آریوپاگوسی قدیس. ( در قرن اول میلادی ) از اعضای محکمه آریوپاگوس که بوسیله پولس حواری به مسیحیت گروید. از شهدای مسیحی و نخستین اسقف آتن بود. گاهی او را با قدیس «دنی » اشتباه کرده اند. در قرون وسطی بعضی از آثار فلسفی به او نسبت داده میشد ولی این آثار ( بزبان یونانی ) در اواخر قرن پنجم میلادی یا اوائل قرن ششم احتمالاً درفلسطین نوشته شده است و نویسنده آنها امروز دیونوسیوس کاذب خوانده میشود. ( از دائرة المعارف فارسی ).

دیونوسیوس. [ دِ ی ُ ] ( اِخ ) مشهور به کهین ( حدود 395 ق. م. تا بعد از 340 ق. م. ) جبار سیراکوز پسر و جانشین دیونوسیوس مهین. مردی نازپرورده و از آیین جنگ و ملکداری بی بهره بود. در ماههای اول حکومتش دیون سیراکوزی و افلاطون [ که به سیراکوزآمده بود تا حکومت جباران را بالمعاینه ببیند ] کوشیدند که او را به قبول حکومت دموکراسی وادار کنند اما او نپذیرفت و دیون سیراکوزی را تبعید کرد و افلاطون را از دربار خود راند. ( از دائرة المعارف فارسی ).

دیونوسیوس. [ ی ُ ]( اِخ ) ( حدود 430-367 ق. م. ) مشهور به مهین ، جبار سیراکوز و از خاندان پستی بود. وارد سیاست شد و به حمایت از طبقات فقیر برخاست و بقدرت رسید. ( 400 ق. م. ) سپس دست همدستان خود را کوتاه کرد و کمی بعد جبار شد. بعد از او پسرش دیونوسیوس کهین به جباری رسید. ( از دائرة المعارف فارسی ).

فرهنگ فارسی

مشهور به مهین جبار سیراکوزواز خاندان پستی بود .
آریو پاگوسی قدیس . از اعضای محکمه آریو پاگوس که بوسیله بولس حواری به مسیحیت گروید .

پیشنهاد کاربران

بپرس