دیوم

لغت نامه دهخدا

دیوم. [ دُ ] ( ع اِ ) ج ِ دیمة، باران پیوسته. ( منتهی الارب ). رجوع به دیمة شود.

دیوم. [ دَی ْ یو] ( ع ص ) دائم. ( اقرب الموارد ). رجوع به دائم شود.

دیوم. [ ] ( اِخ ) یکی از شهرهای روم واقع در مقدونی. ( تاریخ ایران باستان ج 2 ص 1257 ).

فرهنگ فارسی

یکی از شهرهای روم واقع در مقدونی .

پیشنهاد کاربران

بپرس