دیودلی کردن.[ وْ دِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) دلیری کردن : دیودلی میکنند بر سر خاتم خاتم جمشید داشتن نه گزافست.خاقانی.بکنم دیودلی هابسفرتا سلیمان شوم ان شأاﷲ.خاقانی.گنبد آبگینه گون نیست فرشته خوی و روسنگ بر آبگینه زن دیودلی کن ای پری.خاقانی.