دیودست. [ وْ دَ ] ( اِ مرکب ) دست دیو. ید شیطان. || ( ص مرکب ) کنایه از تیزدست. ( از آنندراج ). قابل و زیرک و چابک. ( ناظم الاطباء ). || کارساز. کارگزار. ( ناظم الاطباء ).