دیوخار

لغت نامه دهخدا

دیوخار. [ وْ ] ( اِ مرکب ) لوقیون. عوسج. عرقد. حضض. فیل زهرج. ( یادداشت مؤلف ). درختی پرخار و آن را سفید خار و خفچه گویند و بعربی عوسج خوانند. ( برهان ). درختی است پرخارو آن را سفیدخار و خفچه گویند و بعربی شجرةالجن خوانند و در اختیارات شجرةاﷲ نوشته و بعضی گویند درختی است مانند درخت کاج و شیره دارد که علاج لقوه کند. ( آنندراج ). سه گونه از این جنس در ایران هست گرگه تیغ،کام تیغ و آسه. ( یادداشت مؤلف ). بوته ای از نوع لوکیوم که در نواحی خشک میروید. ( دایرة المعارف فارسی ).گیاهی است از تیره بادنجانیان جزو دسته شابیزک ها،دارای برگهای کامل. گلهایش برنگهای سفید و بنفش کم رنگ و قرمز و صورتی و زرد دیده میشود. در حدود هفتاد گونه از این گیاه شناخته شده که همگی در نواحی معتدل و گرم میرویند. رجوع به گیاهشناسی ثابتی ص 182 شود. || سرو و صنوبر. ( ناظم الاطباء ). || ( ص مرکب ) مردم دیوانه و مصروع. ( از آنندراج ).

فرهنگ عمید

درخت پرخار، بوتۀ بزرگ خاردار، عوسج.

دانشنامه عمومی

دیوخار ( نام علمی: Lycium barbarum ) که آن را سفیدخار یا خفچه نیز گویند، گیاهی است پرخار از خانواده بادنجانیان ( نام های دیگر: سیب زمینیان، سولاناسه ) . دیوخار انواع وحشی و تزئینی دارد و خاصیت های متعدد دارویی آن معروف است. نام کهن این گیاه پیل زهره است که در نزهت نامه علایی آمده است. آسه نیز نام دیگر دیوخار است.
دیوخار درخت یا درختچه ایست خزان پذیر که تا ۴ متر نیز رشد می کند. گلدهی از ماه خرداد تا مرداد بوده و رسیدن بذر از ماه مرداد تا مهر انجام می پذیرد. گل دوجنسی و گردافشانی به وسیلهٔ حشرات از جمله زنبورها صورت می گیرد. این گیاه در خاک رسی، شنی و لومی با زهکش خوب رشد می کند، رشد آن در خاک های خیلی کم مایه نیز امکان دارد.
خانه اولیه این گیاه هنوز یافت نشده ولی احتمال این هست که زادگاه آن آسیای شرقی باشد. دیوخار در تمامی نیم کره جنوبی یافت می شود.
زیستگاه دیو خار در ایران از جمله منطقه ارومیه، جاده سنتو و روستای جیران سفلی است.
دیوخار آنتی اکسیدان، مدر، مسهل، خواب آور، خلط آور، ضد تشنج و ضد سیاه سرفه معرفی شده.
عکس دیوخارعکس دیوخارعکس دیوخار

دیوخار (سرده). دیوخار، گرگ تیغ ( نام علمی: Lycium ) نام یک سرده از تیره بادنجانیان است.
• دیوخار Lycium barbarum
دیوخار گرمسیری Lycium shawii
• گرگ تیغ Lycium ruthenicum
لیسیوم چینی Lycium chinense
• Lycium acnistoides
• Lycium acutifolium
• Lycium afrum
• Lycium ameghinoi
• Lycium americanum
• Lycium anatolicum
• Lycium andersonii
• Lycium argentino - cestroides
• Lycium armatum
• Lycium arochae
• Lycium athium
• Lycium australe
• Lycium barbinodum
• Lycium berlandieri
• Lycium bosciifolium
• Lycium brevipes
• Lycium bridgesii
• Lycium californicum
• Lycium carolinianum
• Lycium cestroides
• Lycium chanar
• Lycium chilense
• Lycium ciliato - elongatum
• Lycium ciliatum
• Lycium cinereum
• Lycium cochinchinense
• Lycium cooperi
• Lycium cuneatum
• Lycium cyathiforme
• Lycium cylindricum
• Lycium dasystemum
• Lycium decumbens
• Lycium densifolium
• Lycium depressum
• Lycium deserti
• Lycium distichum
• Lycium edgeworthii
• Lycium eenii
• Lycium elongatum
• Lycium europaeum
• Lycium exsertum
• Lycium ferocissimum
• Lycium ferrocissimum
• Lycium flexicaule
• Lycium fremontii
• Lycium fuscum
• Lycium gariepense
• Lycium gilliesianum
• Lycium glomeratum
• Lycium grandicalyx
• Lycium hantamense
• Lycium hassei
• Lycium hirsutum
• Lycium horridum
• Lycium humile
• Lycium infaustum
• Lycium kopetdaghi
• Lycium leiospermum
• Lycium leiostemum
• Lycium macrodon
• Lycium makranicum
• Lycium martii
• Lycium mascarenense
• Lycium megacarpum
• Lycium minimum
• Lycium minutifolium
• Lycium morongii
• Lycium nodosum
• Lycium oxycarpum
• Lycium pallidum
• Lycium parishii
• Lycium parvifolium
• Lycium peninsulare
• Lycium petraeum
• Lycium pilifolium
• Lycium puberulum
• Lycium pubitubum
• Lycium qingshuigeense
• Lycium rachidocladum
• Lycium repens
• Lycium retusum
• Lycium richii
• Lycium sandwicense
• Lycium schaffneri
• Lycium schizocalyx
• Lycium schreiteri
• Lycium schweinfurthii
• Lycium shockleyi
• Lycium sokotranum
• Lycium stenophyllum
• Lycium strandveldense
• Lycium tenuispinosum
• Lycium texanum
• Lycium torreyi
• Lycium truncatum
• Lycium tweedianum
• Lycium verrucosum
• Lycium villosum
• Lycium vimineum
• Lycium yunnanense
عکس دیوخار (سرده)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

گیاهان متعلّق به جنس Lycium از تیرۀ سیب زمینی (Solanaceae). این گیاهان، درختچه هایی غالباً تیغ دار و دارای شاخه های پیچ وخم دار چوبی، گل سفید یا صورتی و گاهی مایل به بنفش و میوه ای به صورت ستۀ قرمز و یا سیاه رنگ اند. برخی از این گونه ها را به صورت گیاهان زینتی می کارند و برخی نیز ازجمله L.barbarum را در درمان ناراحتی های آسم به کار می برند. گرگ تیغ نام دیگر این گیاهان است.

پیشنهاد کاربران

در گویش بختیاری به درختچه خاردیو غش ( غشک در گویش شوشتری ) گفته میشود، میوه آن قرمز و ریز است

بپرس