ریشمال. ( نف مرکب ) دیوث. بی حمیت. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ) . بی غیرت. ( ناظم الاطباء ) . || متملق. چاپلوس. متبصبص. ( از یادداشت مؤلف ) .
واژه دیوث
معادل ابجد 520
تعداد حروف 4
تلفظ dayyus
نقش دستوری اسم
ترکیب ( صفت ) [عربی]
مختصات ( دَ یّ ) [ ع . ] ( ص . )
آواشناسی dayyus
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
واژگان عامیانه
هیچ فرمانده ایرانی در تاریخ بی نظیر سرزمین به این نبود تاریخ شناسان چنین چیزی رو رد کردند.
دیوس به فارسی اسم هست ، نام یکی از سرداران ایرانی
دیوث به عربی به معنی بی غیرت هست
حسب اطلاع دوستان این واژه هیچ ارتباطی با سردار ایران ندارد. ایشان با نام Dyaus شناخته میشود. که در تواریخ با نام پمپه دیائوس بیان شده است
دیوث به کسی گفته میشود که زنش هرزه باشد وشوهر خبر دارد ولی هیچ کاری نکند یعنی رضایت دارد
کسی که زنش را شوهر دهد.
معنی همان بی غیرتی هست ولی تحلیل اصلی اینکه کسی دیگر با ناموس ( همسر ) شخص بی غیرت سکس می کنه و اون شخص با دیدن اون صحنه تحریک و شهوتی میشه و بعد خودش دست بکار میشه و لذت میبرم . . .
دکترنیما هیدجی - پژوهشگر فعال
زن به مزد
فرهنگ فارسی معین
( زَ. بِ. مُ ) ( ص مر. ) دیوث ، قواد.
قرته زن . [ ق َ ت َ / ت ِ زَ ] ( ص مرکب ) مرد دیوث . ( ناظم الاطباء ) .
زن جلب ( صفت ) آنکه زنش فاسد و نابکار است .
مار ماهی مردی است همسرش را در اختیار مردم می گذارد
یکی از سردار های مشهور ایرانی
یعنی بی رگ و به کسی اطلاق میشه که برا ناموس خود بی تفاوته ، بیغیرت و بی عار ، تنبل در مسائل ناموس خود ،
زن به مزد
( زَ. بِ. مُ ) ( ص مر. ) دیوث، قواد.
دیوث به معنی زیرک و حیله گره
غرزن. [ غ َ زَ ] ( ص مرکب، اِ مرکب ) زن قحبه و بدکار. ( آنندراج ) . روسپی زن. || مرد دیوث و قلتبان. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) . قرنان. کشخان :
حریف یکدگرند آن دو غرزن قواد
که این از آن بجوی فرق کردنتوانی.
... [مشاهده متن کامل]
سوزنی.
من عزیزم مصر حرمت را و این نامحرمان
غرزنان برزنند و غرچگان روستا.
خاقانی.
دیوث به مردی گفته می شود که همسرش زنای محصنه کند او در این باره غیرت و حسادتی نداشته باشد. دیوث همچنین به معنی کسی که زن خود را برای رابطه جنسی به دیگران دهد. این کلمه در اصل متعلق به زبان سریانی است که از آن طریق به عربی و سایر زبان ها وارد شده است.
بی غیرت و بی رگ وپست
ﺩیوث ﻧﺎﻡ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﺎﻥ ﺑﺎ ﻏﯿﺮﺕ ﺑﺰﺭﮒ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ بوﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ جنگ هاﯼ ﭘﯿﺎﭘﯽ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﮔﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎﺭ ﻫﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ ﺩﺍﺩ
معنی اصلی : شخصی که غیرت ندارد و ناموس فروش باشد .
معنی فرعی: برای خطاب کردن افراد نزدیک و صمیمی و دوستان در معنای ناقلا و بلا
تنها اسم ایرانی نزدیک به دیوس مربوط به یکی از سرداران پارتی چند قرن قبل از اسلام بوده و حتی اعراب روحشون هم از همچین کسی خبر نداشته، اونوقت توی کانال های به اصطلاح افشاگری تاریخ، چند صد سال فاصله زمانی رو حذف کردن و چسبوندن به حمله اعراب
دیوث به معنی بی بندباری دروابط اجتماعی کسی که به هیچ قانونی پایبندنیست ودرپی هواوهوس خودازهرعمل زشت وناپسندپیروی وبه موقع سنجش ازبارمسولیت شانه خالی کند
به معنی بی غیرت 👌
بی غیرت
قرمساق
خلاصه یک کلمه بدی ک من شخصا متنفرم
بیشتر به این معنی می باشد :
که بی غیرت و پست و رذل باشد
بی غیرت و پست
بی غیرت بی رگ
بی غیرت
پیامبر اسلام دیوث را به خوک تشبیه کرده اندچون خوک تا نر دیگری به ماده او نزدیک شود آنگاه شهوتش بجوش آمده نز یکی کند
"قَرچِه، دِرارِه، دَنکَس، دنگل، کشخان"
نام زئوس خدای خدایان یونان به صورت دیوس نیز تلفظ میشود و به صورت dios نوشته میشود. زئوس به سبب ارتباط غیر مشروع با زنان مختلف چه شوهردار و چه بی شوهر در فرهنگ دینی ابراهیمی مانند اسلام و مسیحیت . . . مورد نفرت بوده است. مخصوصاً که همسران زئوس از میان خواهران او بوده و چندین فرزند هم از دختران خود دارد. بنابراین صفت بیغیرتی و فساد برای زئوس که دیوث نیز تلفظ میشود به جا به نظر میرسد.
به سرکرده یکصد قرمساق ، دیوث گویند.
فقط یعنی نامرد و بی غیرت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٣)