مجلس مظالم ؛ دیوان دادرسی. دیوان رسیدگی به شکایتها: فراش بیامد و مرا گفت دوات بباید آورد. برفتم بنشاند و تا بوسهل رفته بود مرا می نشاندند در مجلس مظالم و به چشم دیگر می نگریست. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 665
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
) . یک روز به مجلس مظالم نشسته بود و قصه هامی خواند و جواب می نبشت که رسم چنین بود. ( تاریخ بیهقی چ فیاض ص 656 )