دیوان انشاء ؛ یا دیوان رسائل ، اداره ای که از طرف شاه اسناد رسمی صادر و مکاتبات دولتی را اداره میکرد ( پیش از مغول ) . دیوان انشاء یا رسائل در عهد عباسیان اهمیت تمام یافت و سببش کثرت مکاتبات اداری و نامه
... [مشاهده متن کامل] های تشریفاتی و سلطانیات بود که به امرا و سلاطین اطراف و طبقات مختلف نوشته میشد، و بهمین جهت دیوان انشاء که در اول تحت نظارت وزیر بود تدریجاً بعلت کثرت امور و اشغال مستقل شد، و متولی دیوان رسائل یا رئیس دیوان انشاء که از وزیر مقامش کمتربود در امور خویش استقلالی یافت. ( از دائرة المعارف فارسی ) . قلقشندی در صبح الاعشی گوید: دیوان انشاء از مضاف و مضاف الیه ترکیب یافته است. اما دیوان بمعنای مکان جلوس دبیران است و آن بکسر دال باشد. النحاس گوید: فتح دال غلط است و با تشدید واو ریشه دیوان از دوان بود که یکی از دو واو بدل به یاء گشته است و در اصل آن اختلاف است بعضی آن را عربی دانسته اند. النحاس گوید معروف و مشهور در زبان عرب آن است که دیوان بمعنای اصل و مرجعی است که بدان رجوع کنند و عمل نمایند و از همین معنی است قول ابن عباس �اذا سألتمونی عن شی من غریب القرآن فالتمسوه فی الشعرفان الشعر دیوان العرب �. آنگاه قلشقندی بنقل آراء ارباب لغت عرب و وجه تسمیه دیوان در فارسی پرداخته می افزاید اما انشاء مصدر و بمعنی ابتداء و اختراع است بنابراین اضافه دیوان به انشاء دو وجه دارد اول آنکه سلطانیات از این مکان صادر میشده است دوم آنکه کاتب و دبیر در هر واقعه ای مقاله ای انشاء میکند. درگذشته دیوان انشاء را دیوان رسائل میخواندند و گاه دیوان مکاتبات. ( از صبح الاعشی صص 89 - 90 ) . و رجوع به تاریخ تمدن جرجی زیدان ج 1 ص 191 شود.
دیوان انشا: دبیرخانه.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۱۳ ) .