دیوال. [ دی ] ( اِ ) دیوار. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). و جنگ کرد بسیار بدر ارگ و کشتن کرد فراوانی بدر شارستان در کرکوی عاقبت بستد و ارگ را و قلعه زورین را بعد از آن دیوال آن را ببرید. ( تاریخ سیستان ص 384 ). رجوع به دیوار شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) جداری که در اطراف خانه زمین باغ و غیره بنا کنند بجهت محصور کردن و حفاظت آن آنچه از خشت آجر گل سنگ شاخه های درخت و جز آنها در اطراف محوطه ( خانه باغ زمین و غیره ) بنا کنند . یا دیوار خانه وروزن شدن خراب شدن خانه یا دیوار کوتاه دیدن عاجز وزبون دیدن .