( دیوآسپست ) دیوآسپست. [ پ ِ ] ( اِ مرکب ) حندقوقی. دیواسپست. رجوع به دیواسپست شود.دیواسپست. [ وْ اِ پ ِ ] ( اِ مرکب ) ( از: دیو + اسپست ) یونجه خودرو. یونجه وحشی. دیوآسپست. رجوع به اسپست شود.