لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
مترادف ها
دیواری، واقع بر روی دیوار
دیواری
دیواری، جداری
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
آنچه به دیوار نصب و آویخته گردد، و بر دیوار تکیه کند.
مثل قاب عکس، ساعت دیواری، کاسه روشویی دیواری، سنگ مستراح غیرایرانی دیواری، گنجه دیواری و غیر آنها
اخیراً برخی به آن به تقلید از انگلیسی توالت فرنگی وال هنگ که بمعنی مستراح فرانسوی آویزان از دیوار است میگویند.
مثل قاب عکس، ساعت دیواری، کاسه روشویی دیواری، سنگ مستراح غیرایرانی دیواری، گنجه دیواری و غیر آنها
اخیراً برخی به آن به تقلید از انگلیسی توالت فرنگی وال هنگ که بمعنی مستراح فرانسوی آویزان از دیوار است میگویند.
دیواری نامرئی