دیواری

/divAri/

معنی انگلیسی:
mural, wall-type, posted on the wall

لغت نامه دهخدا

دیواری. [ دی ] ( ص نسبی ) منسوب به دیوار. || آنچه در بدنه دیوار قرار دهند. و بدیوار کوبند یا بدیوار آویزند چون : ساعت دیواری ، جار دیواری ، نقشه دیواری ، تقویم دیواری.

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به دیوار ساعت دیواری ساعتی که بدیوار نصب کنند .

فرهنگ عمید

مناسب یا مخصوص نصب به دیوار.

مترادف ها

mural (صفت)
دیواری، واقع بر روی دیوار

walled (صفت)
دیواری

parietal (صفت)
دیواری، جداری

فارسی به عربی

جداریة , حائط

پیشنهاد کاربران

آنچه به دیوار نصب و آویخته گردد، و بر دیوار تکیه کند.
مثل قاب عکس، ساعت دیواری، کاسه روشویی دیواری، سنگ مستراح غیرایرانی دیواری، گنجه دیواری و غیر آنها
اخیراً برخی به آن به تقلید از انگلیسی توالت فرنگی وال هنگ که بمعنی مستراح فرانسوی آویزان از دیوار است میگویند.
دیواریدیواریدیواری
دیواری نامرئی

بپرس