دیواری
/divAri/
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
مترادف ها
دیواری، واقع بر روی دیوار
دیواری
دیواری، جداری
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
آنچه به دیوار نصب و آویخته گردد، و بر دیوار تکیه کند.
مثل قاب عکس، ساعت دیواری، کاسه روشویی دیواری، سنگ مستراح غیرایرانی دیواری، گنجه دیواری و غیر آنها
اخیراً برخی به آن به تقلید از انگلیسی توالت فرنگی وال هنگ که بمعنی مستراح فرانسوی آویزان از دیوار است میگویند.
![دیواری](//img.abadis.ir/comments/words/دیواری/098468.webp)
![دیواری](//img.abadis.ir/comments/words/دیواری/016981.webp)
![دیواری](//img.abadis.ir/comments/words/دیواری/028888.webp)
مثل قاب عکس، ساعت دیواری، کاسه روشویی دیواری، سنگ مستراح غیرایرانی دیواری، گنجه دیواری و غیر آنها
اخیراً برخی به آن به تقلید از انگلیسی توالت فرنگی وال هنگ که بمعنی مستراح فرانسوی آویزان از دیوار است میگویند.
![دیواری](http://img.abadis.ir/comments/words/دیواری/098468.webp)
![دیواری](http://img.abadis.ir/comments/words/دیواری/016981.webp)
![دیواری](http://img.abadis.ir/comments/words/دیواری/028888.webp)
دیواری نامرئی