[ویکی اهل البیت] مسائل ریاضی ظل که از آن به مماس و تانژانت تعبیر میکنند، از مسجد مدینه بیرون آمد و بدست ابوالوفاء بوزجانی رسید و از وی به همه جهان منتشر گشت. یعنی عمل پیغمبر خاتم صلی الله علیه و آله در بنای دیوار مسجد مدینه الگوی رهنمون استنباط و اختراع ظل شده است.
و بر این داب و منوال، رسول اکرم صلی الله علیه و آله اوقات ظهرین را بر مبنای امارت طبیعی، از روی سایه دیوار مسجد مدینه به طرز بدیعی معین فرموده است که هم برای عامه مردم در تعیین اوقات ظهرین دستوری سهل التناول بوده باشد؛ و هم برای مثل ابوالوفا بوزجانی، ریاضی دان بزرگ اسلام، الگوی استنباط شکل ظلی گردد و هم ملاک تقدیر ظل به اقدام و اصابع... در کتب فن، برای تعیین وقت ظهر حقیقی، طرق عدیده ذکر شده است و ما در کتاب دروس معرفت وقت و قبله چند طریق را با اقامه براهین هندسی ذکر کرده ایم.
هرگاه خط زوال را که آن را خط نصف النهار نیز گویند، در افقی به یکی از طرق تحصیل آن بدست آورده باشیم چون شاخصی پهن مثلا تخته فلزی، بر روی آن خط و در امتداد آن به استقامت نصب کنیم تا در سطح دایره نصف النهار یعنی در محاذات آن قرار گیرد، ظل آن تخته فلز از وقت طلوع شمس تا هنگام رسیدنش به این دایره در فوق الارض، به جانب مغرب بود و چون شمس به این دایره رسید، نه صفحه جانب غربی آن تخته فلز را ظل بود و نه صفحه جانب شرقی آن را بلکه خط ظلی از او بر نفس خط زوال، اعنی خط نصف النهار منطبق است یعنی ظل شاخص که همان تخته فلز است، بر روی خط زوال قرار میگیرد.
و چون شمس از دایره نصف النهار زایل گردد یعنی مایل گردد، صفحه جانب شرقی آن سایه افکند؛ پس هنگام انعدام ظل از صفحه جانب غربی شاخصی آنچنان، اول ظهر حقیقی بود؛ و اگر بر آن خط دیواری بنا کنند، حکم دو صفحه شرقی و غربی دیوار مانند همان دو صفحه شاخص نامبرده است که در این عمل خود دیوار شاخص خواهد بود.
بنای دیوار مسجد پیغمبر به دستور آن حضرت بود که دیوار طرف غرب را درست محاذی دایره نصف النهار بنیان نهاد و بلندی دیوار را به اندازه قامت انسان مقرر داشت و به بیانی که گفته ایم، هر دیوار که چنین باشد یعنی بر خط زوال که در سطح دایره نصف النهار است بنا نهاده شود. در همه فصول سال چون ظل صفحه جانب غربی آن به طرف جانب شرقی آن برگردد و ان شئت قلت در آن هنگام که هیچیک از دو جانب غربی و شرقی آن را ظل نبود، علامت فرارسیدن ظهر در آن وقت است. امروز هم در رصدخانه های فرهنگستان مانند گرینویچ و پاریس دیواری به آن طرز میسازند و گویند بهترین وسیله تعیین ظهر حقیقی آن است. پس تعیین ظهر در مسجد پیغمبر بهترین طریقه بود که امروز علمای اروپا به کار می برند.
و آخر وقت ظهر را وقتی مقرر داشت که سایه برگشته برابر ارتفاع دیوار شود؛ و در این وقت ارتفاع خورشید از افق چهل و پنج درجه (45) است؛ و در اول تابستان در شهر مدینه، آفتاب در نصف النهار فوق الراس و ارتفاع آن نود درجه (90) است. این وقت که آخرین وقت فضیلت بهتر است، درست وسط حقیقی میان ظهر و غروب است. حضرت پیغمبر آن را اصل قرار داد و اوقات دیگر را در مدینه و بلاد دیگر بر این اصل متفرع فرمود و برای همه یک حکم فرمود که چون فیی یعنی سایه به قامت شاخص شود، آخر وقت ظهر است در همه جا و همه وقت. و آخر وقت عصر را وقتی معین فرمود که سایه دو برابر شاخص شود و آن وقتی است که ارتفاع خورشید از افق قریب به بیست و شش درجه (26) است، پس مقدار ارتفاع خورشید را نصف کرد و نصف آن را وقت فضیلت ظهر قرار داد و نصف باقی را هم تقریباً نصف کرد و آن را وقت فضیلت عصر قرار داد.
و رسم اهل حساب است که خالص و کامل هر چیز را اصل و مبدا قرار می دهند؛ مثلا در اندازه گرفتن نور، نور ماه را واحد قرار دادند در شب چهاردم که ثابت است نه شبهای دیگر و برای واحد وزن آب خالص مقطر اختیار کردند.
و بر این داب و منوال، رسول اکرم صلی الله علیه و آله اوقات ظهرین را بر مبنای امارت طبیعی، از روی سایه دیوار مسجد مدینه به طرز بدیعی معین فرموده است که هم برای عامه مردم در تعیین اوقات ظهرین دستوری سهل التناول بوده باشد؛ و هم برای مثل ابوالوفا بوزجانی، ریاضی دان بزرگ اسلام، الگوی استنباط شکل ظلی گردد و هم ملاک تقدیر ظل به اقدام و اصابع... در کتب فن، برای تعیین وقت ظهر حقیقی، طرق عدیده ذکر شده است و ما در کتاب دروس معرفت وقت و قبله چند طریق را با اقامه براهین هندسی ذکر کرده ایم.
هرگاه خط زوال را که آن را خط نصف النهار نیز گویند، در افقی به یکی از طرق تحصیل آن بدست آورده باشیم چون شاخصی پهن مثلا تخته فلزی، بر روی آن خط و در امتداد آن به استقامت نصب کنیم تا در سطح دایره نصف النهار یعنی در محاذات آن قرار گیرد، ظل آن تخته فلز از وقت طلوع شمس تا هنگام رسیدنش به این دایره در فوق الارض، به جانب مغرب بود و چون شمس به این دایره رسید، نه صفحه جانب غربی آن تخته فلز را ظل بود و نه صفحه جانب شرقی آن را بلکه خط ظلی از او بر نفس خط زوال، اعنی خط نصف النهار منطبق است یعنی ظل شاخص که همان تخته فلز است، بر روی خط زوال قرار میگیرد.
و چون شمس از دایره نصف النهار زایل گردد یعنی مایل گردد، صفحه جانب شرقی آن سایه افکند؛ پس هنگام انعدام ظل از صفحه جانب غربی شاخصی آنچنان، اول ظهر حقیقی بود؛ و اگر بر آن خط دیواری بنا کنند، حکم دو صفحه شرقی و غربی دیوار مانند همان دو صفحه شاخص نامبرده است که در این عمل خود دیوار شاخص خواهد بود.
بنای دیوار مسجد پیغمبر به دستور آن حضرت بود که دیوار طرف غرب را درست محاذی دایره نصف النهار بنیان نهاد و بلندی دیوار را به اندازه قامت انسان مقرر داشت و به بیانی که گفته ایم، هر دیوار که چنین باشد یعنی بر خط زوال که در سطح دایره نصف النهار است بنا نهاده شود. در همه فصول سال چون ظل صفحه جانب غربی آن به طرف جانب شرقی آن برگردد و ان شئت قلت در آن هنگام که هیچیک از دو جانب غربی و شرقی آن را ظل نبود، علامت فرارسیدن ظهر در آن وقت است. امروز هم در رصدخانه های فرهنگستان مانند گرینویچ و پاریس دیواری به آن طرز میسازند و گویند بهترین وسیله تعیین ظهر حقیقی آن است. پس تعیین ظهر در مسجد پیغمبر بهترین طریقه بود که امروز علمای اروپا به کار می برند.
و آخر وقت ظهر را وقتی مقرر داشت که سایه برگشته برابر ارتفاع دیوار شود؛ و در این وقت ارتفاع خورشید از افق چهل و پنج درجه (45) است؛ و در اول تابستان در شهر مدینه، آفتاب در نصف النهار فوق الراس و ارتفاع آن نود درجه (90) است. این وقت که آخرین وقت فضیلت بهتر است، درست وسط حقیقی میان ظهر و غروب است. حضرت پیغمبر آن را اصل قرار داد و اوقات دیگر را در مدینه و بلاد دیگر بر این اصل متفرع فرمود و برای همه یک حکم فرمود که چون فیی یعنی سایه به قامت شاخص شود، آخر وقت ظهر است در همه جا و همه وقت. و آخر وقت عصر را وقتی معین فرمود که سایه دو برابر شاخص شود و آن وقتی است که ارتفاع خورشید از افق قریب به بیست و شش درجه (26) است، پس مقدار ارتفاع خورشید را نصف کرد و نصف آن را وقت فضیلت ظهر قرار داد و نصف باقی را هم تقریباً نصف کرد و آن را وقت فضیلت عصر قرار داد.
و رسم اهل حساب است که خالص و کامل هر چیز را اصل و مبدا قرار می دهند؛ مثلا در اندازه گرفتن نور، نور ماه را واحد قرار دادند در شب چهاردم که ثابت است نه شبهای دیگر و برای واحد وزن آب خالص مقطر اختیار کردند.
wikiahlb: دیوار_مسجد_مدینه_و_تانژانت