دیو گیری

لغت نامه دهخدا

دیوگیری. [ وْ ] ( حامص مرکب ) عمل و صفت دیوگیر. رجوع به دیوگیر شود. || ( ص نسبی ) نوعی از قماش باشد که در دیوگیر [ شهر ] می بافند که آن دولت آباد است. ( برهان ) ( آنندراج ). منسوب به شهر دیوگیر.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - منسوب به دیو گیر . ۲ - نوعی قماش که در دیو گیر بافند .

پیشنهاد کاربران

بپرس