دیو و دد ؛ عفریت و وحش :
دلبر پریوش است و رقیبان چو دیو و دد
با دیو و دد پری چه کند یا علی مدد.
( شعری فکاهی از زبان درویشان از یادداشت مؤلف ) .
بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید
خاتم ز قحط آب ، سلیمان کربلا.
( از یادداشت دهخدا ) .
دلبر پریوش است و رقیبان چو دیو و دد
با دیو و دد پری چه کند یا علی مدد.
( شعری فکاهی از زبان درویشان از یادداشت مؤلف ) .
بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید
خاتم ز قحط آب ، سلیمان کربلا.
( از یادداشت دهخدا ) .
دیو و دد ؛ مردم تور و جانوران وحشی :
همه دیو و دد بد بفرمان اوی
سراسر جهان بد به پیمان اوی.
فردوسی.
همه دیو و دد بد بفرمان اوی
سراسر جهان بد به پیمان اوی.
فردوسی.