دیو زای

لغت نامه دهخدا

دیوزای. [ وْ ] ( نف مرکب ) ( از: دیو + زای ، زاینده ) دیوزاینده. زنی که بچه های شیطان صفت زاید. || کنایه از مردم غصه ناک. ( برهان ). مغموم. ( ناظم الاطباء ). || کنایه از مردم غضب آلود باشد. ( از برهان ). تندخوی. ( ناظم الاطباء ). خشم آلود :
دیوزائیست کو بدست بشر
هیچ حرز امان نخواهد داد.
خاقانی.

فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) دیو زاینده زنی که بچه های شیطان صفت زاید . ۲ - ( صفت ) غضب آلود تند خوی .

پیشنهاد کاربران

بپرس