آز برپایه اسطوره های مزدیسنا دیوی است که هر چیز را می بلعد و سیر نمی شود. او دشمن ایزد آذر است. برپایه اوستا به کار بردن شیر و چربی در آیین قربانی او را از پای درمی آورد.
بندهش آز را چنین می خواند: «آز آن دیو است که چیز را بیوبارد و چون نیاز را چیزی نرشد، از تن خورد. آن دروجی است که چون همه خواسته گیتی را بدو دهند انباشته نشود و سیر نگردد. چنین گوید که چشم آزمندان دَمَنی است که او را سامان نیست.
... [مشاهده متن کامل]
این دیو را گاهی با پنی دیو یکی دانسته اند و آن را پنی و آز خوانده اند. پنی، دیو خسّت و تنگ نظری است و مردمان را به انباشتن و نخوردن وامی دارد و آز دیو در بندهش این گونه گفته است:
«زور از آن کس است که به زن خود خرسند نیست و زن دیگران را نیز برباید. »
این نام در پارسی میانه āz و در اوستایی - āzay آمده است و به معنای حرص و آز است.
بندهش آز را چنین می خواند: «آز آن دیو است که چیز را بیوبارد و چون نیاز را چیزی نرشد، از تن خورد. آن دروجی است که چون همه خواسته گیتی را بدو دهند انباشته نشود و سیر نگردد. چنین گوید که چشم آزمندان دَمَنی است که او را سامان نیست.
... [مشاهده متن کامل]
این دیو را گاهی با پنی دیو یکی دانسته اند و آن را پنی و آز خوانده اند. پنی، دیو خسّت و تنگ نظری است و مردمان را به انباشتن و نخوردن وامی دارد و آز دیو در بندهش این گونه گفته است:
«زور از آن کس است که به زن خود خرسند نیست و زن دیگران را نیز برباید. »
این نام در پارسی میانه āz و در اوستایی - āzay آمده است و به معنای حرص و آز است.