دیهیمی

فرهنگستان زبان و ادب

{corymbose} [زیست شناسی- علوم گیاهی] ویژگی گل آذینی به شکل دیهیم

پیشنهاد کاربران

داهم و داهیم : ده ام و ده ایم. ( برهان، انجمن آرا، آنندراج یا آن اند راج ) .
نخستین باری که ده ام بر سر نهاد
جهان را به داد و ده اش مژده داد
کی بود آن شاه دیهیم جوی کیایی که سر دهش بر پا باد!/ ندارد حکیم از خوای نامک و دهشن و روزگار و دهّر و دیهیمی اش یاد که کرد آژی ده اکه اش را به اژدها و ضحاک!؟/.
...
[مشاهده متن کامل]

حکیما ! بیا تا باهم بسان حافظ:
دمکی حدیثکی از حوری و مُطرب و مَی گوئیم و راز دیهیم و دیادم و دهر را بی تاج تشدید بر سر ه یا هایش کمترک جوئیم/ که کس نگشوده و نگشاید به حکمت این دو و سه شاه معما های بی تاج و تخت و کلاه را/.
پیشینیان گویا از بازی سرگرم کننده ای مانند جابجا نمودن حروف در یک کلمه و ساختن کلمه ای دیگر و ایجاد یک تلفظ نو و یک معنای دیگر لذت می برده اند بسان شکستن دانه های قند یا قندیل های آب نبات توسط طوطیان شکر شکن.
به عنوان مثال تبدیل نمودن ده ام و ده ایم به داهم و داهیم، از راه برداشتن حرف الف از اول پسوند های ام و ایم ( هستم و هستیم ) و گذاشتن آن بین دال و ها، طوریکه هم عصریان و آیندگان نتوانند به سهولت یا به سادگی نوشیدن آب گوارا، آن فیت و فن و تردستی آنان را کشف و فاش نمایند، مبادا که چراغ حقیقت از زیر سبد در آورده شود و روی طاقچه قرار گیرد و اعضای خانواده ها نور آنرا بطور رایگان یا مجانی ببینند.
مثل تبدیل عنوان قوم ماد بصورت جمع مادها به شکل
" ما ده ا " به " ما ا ده " و سپس به مائده و تعریف نمودن آن به معنای خوان یا سفره و طعام آسمانی توسط حکیم قرآنی، و همچنین برداشتن علامت، نشان یا تاج تشدید از روی سر حرف ه یا های واژه دهّر و انتقال دادن و گذاشتن آن روی سر حرف د یا دال و پیوند حرف تعریف و تَعَیُن ال به حرف دال به شکل الدّهر به معنای: ال دد هر ، و نه به معنای روزگار.
واژه فراباستانی و فارسی دهّر اما توسط خردمندان گمنام در سرزمین ایران قبل از مهاجرت آن به سرزمین هندوستان و قاپیده شدن تاج تشدید از روی سرش توسط طاووسان و طوطیان شکر شکن در لب مرز، به دو شکل زیر تلفظ و بیان میشده:
الف - ده هر. ب - ده ره.
و مردم هم عصر آن خردمندان، آنانرا بصورت مفرد و جمع تحت عنوان ده هری و ده رهیون می پنداشته یا می نامیده اند. آن عنوان ها در اعصار دور دست بعدی به ویژه پس از پیدایش داستان آدم و حوای ادیبان، شاعران، عارفان و حکیمان قوم یهود و موسا در راس آنها و سپس با پیدایش ادیان مسیحت و اسلام در پی و پشت سر دین یهودیت در باب رقابت و مخالفت و ضدیت به شکل های امروزی دهری و دهریون و ماده به شکل ( ما ۱۰ ) و روزگار پرستان تحول یافته و معنای اولیه ی آسمانی و حقیقی خود را از دست داده اند.
کوشگ ها، برج و بارو ها ، قلعه ها، قصر ها و یا کاخ های به ظاهر مجلل و باشکوه و درخشان معنویت های اوهامی و ابهامی و خرافی سه دین ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام بر دو پایه یا ستون افسانه ای استوار گردیده اند، یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوای حضرات موسا و ایسا و محمّد که با پیدایش تئوری های علمی تکاملی داروینی و زنتیکی و مهبانگ بزرگترین ضربه را خورده اند و در آینده های دور دست بطور کامل فرو خواهند ریخت و جز ایوان های متروکه و تپه های خاکی از آنان باقی نخواهد ماند، هم در خاطره انسان و هم در حافظه تاریخ، صحبت بر سر چند دهه و چندین قرن یا صده و هزاره و هزاره ها نیست بلکه بر سر میلیون ها و میلیارد ها و میلیارد بتوان میلیارد ها سال شمسی ( یا قمری ) و درین زمینه صبر و کاسه ی صبر خدای حقیقی و واقعی در حالت کلی و بیکرانی مطلق و بیکران اند و هرگز کاسه ی صبرش لبریز نخواهد گشت و خشمگین و غضبناک و هولناک و وحشتناک نخواهد گردید مانند یهوه ی قوم یهود تحت عنوان آقا یا سرور دنیا و آبَّا ، آبابا یا بابای آسمانی قوم آرامی و پدر آسمانی ایسای ( Jesus ) اقوام مسیحی ملقب به آقا یا سرور دنیا و الله قوم عرب ساکن سرزمین حجاز و اقوام مسلمان ملقب به نور سماوات و الارض منجمله اهورا مَزِدای زرتشتیان و غیره و غیره و اعم و ذالک.
در وصف نوار زرین دیهیم روی تاج پادشاهان و ملکه ها و پیشانی و سر و مو بند زنان و مردان میتوان یک سایت اینترنتی افتتاح یا ایجاد نمود تحت عنوان " و یکی شان بود پیدا و نُه یکای دیگر شان ناپیدا ".
منجمله محمّد و بودا و زرتشت و ایسا و موسا، یوسف و جاکوب و ایساّک و آبراهام و نوآه تا آدم و حوا یا آدام و اِوا.