دیهیم از سر برداشتن ؛ از قبیل کلاه از سر برداشتن در ولایت ( یعنی ایران ) رسم است که چون کسی بشارتی و خبر خوشی کسی را آرد کلاه از سرش بردارد و تا مژدگانی نگیرد مژده نمی گوید. ( آنندراج ) .
|| چاربالش. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) . جامه بالای تخت که پادشاهان بر آن نشینند. ( آنندراج ) . || بعضی گویند افسری بوده که آن را در قدیم به جهت تیمن و تبرک بر بالای سر پادشاهان می آویختند. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ) . || چتر. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( بهار عجم ) . || تخت. ( برهان ) ( بهار عجم ) ( آنندراج ) . || مایه افتخار. ( یادداشت مؤلف ) :
... [مشاهده متن کامل]
سکندر بیامد به اصطخر فارس
که دیهیم شاهان بد و فخر فارس.
فردوسی.
|| چاربالش. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) . جامه بالای تخت که پادشاهان بر آن نشینند. ( آنندراج ) . || بعضی گویند افسری بوده که آن را در قدیم به جهت تیمن و تبرک بر بالای سر پادشاهان می آویختند. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ) . || چتر. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( بهار عجم ) . || تخت. ( برهان ) ( بهار عجم ) ( آنندراج ) . || مایه افتخار. ( یادداشت مؤلف ) :
... [مشاهده متن کامل]
سکندر بیامد به اصطخر فارس
که دیهیم شاهان بد و فخر فارس.
فردوسی.