دیه عریض

لغت نامه دهخدا

دیه عریض. [ ع ُ رَ ] ( اِخ ) ظاهراً قریه ای بوده است در چهارفرسنگی شهر مدینه : والی مدینه را... با جمعی انبوه از معارف و مشایخ مدینه حاضر کرد و اسماعیل را بعد از آنکه از دیه عریض که بر چهارفرسنگی شهر است و آنجا وفات کرده بود بر دوشهای مردمان بشهر آورده بودند با ایشان نمود و محضری بست. ( جهانگشای جوینی ج 3 ص 146 ). رجوع به عریض شود.

پیشنهاد کاربران