دیندوست. ( ص مرکب ) دوستدار دین : پدرت این جهاندار دیندوست مردکه هرگز نزد بر کسی باد سرد.فردوسی.بخل نزدیک تو کفراست و سخا نزد تو دین مرد دیندوست بود آری از کفر بری.فرخی.