دین پذیر. [ پ َ ] ( نف مرکب ) پذیرنده دین : همه دین پذیر و همه هوشیارهمه از در یاره و گوشوار.دقیقی.یکی نامه بنوشت خوب و هژیرسوی نامور خسرو دین پذیر.دقیقی.چون شوند آن قوم از من دین پذیرکار ایشان سر بسر شوریده گیر.مولوی.