دین اور

لغت نامه دهخدا

( دین آور ) دین آور. [ وَ ] ( نف مرکب ) آورنده دین. رسول. پیغمبر. پیامبر. پیمبر. نبی. شارع :
جهاندار گفتا بنام خدای
بدین نام دین آور پاک رای.
دقیقی.
ستاره شناسان و دین آوران
سواران جنگی و کین آوران.
فردوسی.
بصورتگری گفت پیغمبرم
ز دین آوران جهان برترم.
فردوسی.
ز دین آوران این سخن کس نگفت
تو دیوانگی داشتی در نهفت.
فردوسی.
ز دین آوران دین آن کس مجوی
که او کار خود را ندانست روی.
فردوسی.
- دین آور تازیان ؛ کنایه از حضرت محمد ( ص ) است :
چنین گفت دین آور تازیان
که خشم پدر جانت آرد زیان.
فردوسی.

پیشنهاد کاربران