دیمی
/deymi/
برابر پارسی: باران خور
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- دیمی بار آمدن و یا دیمی بار آمده بودن ؛ بی مربی ماندن و از آنرو ادب و رسم و راه ندانستن. بی مربی بزرگ شده بودن. ( یادداشت مؤلف ).
|| به معنی چیزبیخود و دروغین استعمال میشود گویند دیمی گریه میکند یا دیمی اینکار را میکند یعنی بی خود و بی جهت و بی سبب و به دروغ. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
جدول کلمات
مترادف ها
طبیعی، خانگی، دیمی
پیشنهاد کاربران
انجام کاری بدون مبنا و اصول
باران نیازمَند
کنایه از کار نسنجیده