دیلاق
/deylAq/
مترادف دیلاق: بلندقامت، دراز، قددراز
متضاد دیلاق: خپله
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
حرف شما درست من اشتباه دوستان بخشید👇👇👇
دیلاق به ادم قد بلند بد قواره وتا حدی ناتوان گفته می شود به نوعی جوراب پشمی بلند هم گفته می شود
دوستان عزیز یا باید فرهنگ دهخدا را قبول داشته باشیم یا نه
بعضی از عزیزان از پاپ هم مسیحی ترند.
در همون بالا فرهنگ دهخدا کامل و شفاف توضیح داده است.
لغت نامه دهخدا
دیلاق. [ دَ ] ( ترکی ، ص ) قدبلند. دیلاغ. رجوع به دیلاغ شود.
بعضی از عزیزان از پاپ هم مسیحی ترند.
در همون بالا فرهنگ دهخدا کامل و شفاف توضیح داده است.
لغت نامه دهخدا
دیلاق. [ دَ ] ( ترکی ، ص ) قدبلند. دیلاغ. رجوع به دیلاغ شود.
جناب آرش Nk با چه استنادی ادعا کردید دیلاق کلمه ای فارسیه ؟ دیلاق کاملا تورکی هست و در سمت خراسان تورکان خراسان به آن دباغ هم میگویند و در آذربایجان همان دیلاق هست این که عرض کردید دیلاک در ترکیه که ق رو ک تلفظ میکنند وجود دارد
... [مشاهده متن کامل]
کلماتی که ق دارند یا عربی هستند یا تورکی
نمونه قاشق که کاملا تورکی هست
اینکه گفتید کاملا فارسیع در عجبم چجوری به این نتیجه بی مدرک رسیدید الله و اعلم
... [مشاهده متن کامل]
کلماتی که ق دارند یا عربی هستند یا تورکی
نمونه قاشق که کاملا تورکی هست
اینکه گفتید کاملا فارسیع در عجبم چجوری به این نتیجه بی مدرک رسیدید الله و اعلم
واژه دیلاق کاملا پارسی است. ترکی می شود دیلاک این واژه دیلاق صد درصد پارسی است.
دیلاق{ دئیلاق } دیلاق، قد بلند، لندهور.
بی قابلیت، ناشایسته
فرهنگ آذربایجانی - فارسی
تالیف: بهزاد بهزادی
نشر: فرهنگ معاصر
دیلاق/دباغ : آدم قد بلند و باریک اندام
در لغتنامه ی دهخدا، این واژه صفت ترکی معرفی شده است . به جز از آذربایجان، در شهرهای خراسان بزرگ، در زبان راجی ( ( آدم بلندتر و بی قواره ) ) را ( ( دباغ ) ) و در گویش های دماوندی، همدانی، سروستانی، کازرونی، شیرازی، تربت حیدریه ای و لارستانی آن را ( ( دیلاق ) ) گویند.
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگ واژگان آذری
فیروز منصوری
نشر : هَزار کرمان
بی قابلیت، ناشایسته
فرهنگ آذربایجانی - فارسی
تالیف: بهزاد بهزادی
نشر: فرهنگ معاصر
دیلاق/دباغ : آدم قد بلند و باریک اندام
در لغتنامه ی دهخدا، این واژه صفت ترکی معرفی شده است . به جز از آذربایجان، در شهرهای خراسان بزرگ، در زبان راجی ( ( آدم بلندتر و بی قواره ) ) را ( ( دباغ ) ) و در گویش های دماوندی، همدانی، سروستانی، کازرونی، شیرازی، تربت حیدریه ای و لارستانی آن را ( ( دیلاق ) ) گویند.
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگ واژگان آذری
فیروز منصوری
نشر : هَزار کرمان
به شتری که بالغ نشده و به اصطلاح بچه شتر را دیلاق میگویند
مرد/پسر ایکبیری و دراز و کمربریده
گویش اراکی : دراز و احمق
دیلاق یا دایلاخ یک واژه ترکی است . دایلاخ یک نوع شتر ی است با گردنی دراز و کم مو و لاغر که از نوعی شتر ماده که آن هم "اروانه" نامیده می شود متولد شده است . شتر داران برای اینکه جنس شترشان دیلاق نشود اجازه
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
نمی دهند شتر ماده آنها با هر شتری جفت گیری کند . برای اینکه جنس شتر متولد شده خوب باشد ، بهره شتر را باید از نوعی شتر نر با کوهان بزرگ و بدنی پر پشم گرفت که در اصطلاح شترداران"بوقور" نامیده می شود. نر در اصطلاح شترداران یک نوع شتر مذکر هست که از" بوقور "ارث برده است . شتر ماده ای که از شتر نر ارث برده و متولد شود شتر "مایه" نامیده می شود . به بچه شتر در زبان ترکی کوشَّک می گویند . بچه ای که از شتر دیلاق متولد شود "جور جوری" نامیده می شود . در ترکی ضرب المثلی هست که می گوید : نر قویاسان گرک مایا گوتورسن باید برای بدست آوردن شتر مایه شتر نر داشته باشی . یعنی برای تجارت خوب باید سرمایه گذاری خوب داشته باشی .
دیلاق . . . . . . . فرگان واژه ***دیلاخ***است . . . . ساخته شده از��� دِی��� پسوند پارسی لاخ. . . . . . مانند سنگلاخ. . . . . . . . دی . . . . همان است که در واژه ���دیر . . . هم میبینیم . . . دیر شدن . . . . به درازا کشیدن . . . . طولانی شدن ( تولانی ) . . . پس دی لاخ . . . . یا دیلاخ . . . . در چم دارای درازی و بلندی بودن است . . . . گویشی کنایه ایی است . . . . .
... [مشاهده متن کامل]
کوروش هومتی هستم . . . . . پیش از انکه پیش انگاری کنید و بگویید این واژه ترکی است کمی پژوهش کنید. . . . این واژه پارسی سره است. . . . .
... [مشاهده متن کامل]
کوروش هومتی هستم . . . . . پیش از انکه پیش انگاری کنید و بگویید این واژه ترکی است کمی پژوهش کنید. . . . این واژه پارسی سره است. . . . .
قد بلند
مرد یا پسر بلند قد - دست و پا چلفتی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)