دیرمان


معنی انگلیسی:
tradition

لغت نامه دهخدا

دیرمان. ( نف مرکب ) دیرماننده. که دیرماند. که دیرپاید :
کز عمر هزار ساله نوح
صد دولت دیرمان ببینم.
خاقانی.
|| بقا و پایداری و بمعنای باقی و پایدار. ( غیاث ) ( آنندراج ).

دیرمان. [ دِ ی ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان دلدوز بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار با 150 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

دیر ماننده . که دیر ماند .

دانشنامه عمومی

دیرمان، روستایی در دهستان تلنگ بخش تلنگ شهرستان قصرقند در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۸۲۶ نفر ( ۲۳۱ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس دیرمان
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

کلمه دیرمان یا دگیرمان کلمه ای ترکی است که هنوز هم در زبان مردم کاربرد داره و حتی یه محله هم در اورمیه وجود داره بنام یئدی دگیرمان یا هفت آسیاب
آقای علی باقری اشتباه می فرمایند
خود واژه دور است که از ترکی وارد فارسی شده است
اصل ریشه دور برمی گردد به ریشه ترکی " دُنگ " در فعل دُنگمک به معنی چرخیدن یا گردیدن این فعل در ترکی آذربایجانی به شکل " دُنمک " می باشد
...
[مشاهده متن کامل]

از " دُنگمک " واژه " دُنگور " به دست می آید که در ترکی آذربایجانی می شود همان " دُنور" به معنی چرخنده یا گردنده
اما در حالتی دیگر " دُنگور" با از دست دادن " ن" به " دُگور" و سپس به " دُغور" و با کاهش و حذف تلفظ غین به شکل " دُور" درآمده است
از طرفی از فعل " دُنگمک" فعل " دُنگورمک" به معنی چرخاندن ، گرداندن و به حرکت درآوردن به دست می آید که در نتیجه حذف ن ابتدا به شکل " دُگورمَک " و سپس درنتیجه تغییر اعراب به شکل " دَگیرمَک " درآمده و از آن واژه " دَگیرمان" مشتق شده و این واژه نیز در نتیجه فرسایش حرف گ به ی به شکل " دَییرمان" یا " دَیرمان" درآمده که به معنی چرخاننده یا گرداننده یا به حرکت درآورده می باشد که در کل به کل مکانیزم آسیاب گفته می شود که با چرخش بخش چرخ آبی یا بادی و . . . . آن کل مکانیزم به حرکت درآورده می شودتا امکان انجام عمل آساب در بخش آسیاب کننده فراهم شود
زبان ترکی زبان ترکیبی نیست که بخواهیم واژگان آن را با دیدگاه ترکیبی و بررسی ترکیب شدگی واژگان مورد تجریه و واشکافی قرار بدهیم .

ریشه واژه دیرمان هم در ترکی دورویران بوده یعنی چیزی که می گردد و دور می زند دور وئران ترکیب شده از دور فارسی و وئران ترکی یعنی چرخنده و دور زننده که رفته رفته به دیرمان که تلفظش آسان است تبدیل شده
واژه دیرمان در زبان ترکی به معنی آسیاب است اوچ دیرمان یعنی سه آسیاب مخصوصا به آسیابی که با آب می چرخد گفته می شود در اسامی ترکی بیشتر دیده می شود دیرمان آرخی یعنی جوی آسیاب، درمان ده ره سی به معنی دره ی آسیاب

بپرس