دیرتر


معنی انگلیسی:
beyond, later

لغت نامه دهخدا

دیرتر. [ ت َ ] ( ق ) مدتی دراز. زمانی بیشتر :
چو فرزانگان دیرتر ماندند
کس آمد بر شاهشان خواندند.
فردوسی.
|| با تأخیر زمانی.زماناً مؤخرتر.

فرهنگ فارسی

مدتی دراز . زمانی بیشتر .

مترادف ها

subsequent (صفت)
لاحق، مابعد، پسین، بعد، متعاقب، بعدی، دیرتر، خلفی، پس ایند

posterior (صفت)
بعد از، عقبی، عقب تر، موخر، دیرتر، پسی

فارسی به عربی

لاحق

پیشنهاد کاربران

بپرس