دیر گوارد

لغت نامه دهخدا

دیرگوارد. [ گ ُ ] ( ص مرکب ) دیرگذار. عسر الانهضام. بطی ءالهضم. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

دیر گذار . عسر الانهضام .

پیشنهاد کاربران

بپرس