دیر گشاد

لغت نامه دهخدا

دیرگشاد. [ گ ُ ] ( ص مرکب ) دیرگذر. بندی یا گرهی یا قفلی دیرگشای. ( یادداشت مؤلف ). مقابل زودگشای : علق عضوض ؛ کلیددان دیرگشاد. ( السامی فی الاسامی ).

فرهنگ فارسی

دیر گذر . بندی یا گرهی یا تفلی دیر گشای .

پیشنهاد کاربران

بپرس