دیکشنری
مترجم
بپرس
دیر زنگی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
دیر زنگی. [ دَ رِ زَ ] ( اِخ ) دیری است نزدیک شهر رها. ( یادداشت مؤلف ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک