دیر تنگ

لغت نامه دهخدا

دیرتنگ. [ دَ رِ ت َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) دیر مکافات. دیر رندسوز. کنایه از دنیا است. ( از برهان ) ( از آنندراج ) ( انجمن آرا ).

فرهنگ فارسی

دیر مکافات . کنایه از دنیا است .

پیشنهاد کاربران

بپرس