دیر تاز

لغت نامه دهخدا

دیرتاز. ( نف مرکب ) که تاخت ممتد و طولانی دارد. که تاخت و تاز او دراز کشد :
بده پند و خاموش یکچند روزی
یله کن بدین کره دیر تازش.
ناصرخسرو.

فرهنگ فارسی

که تاخت ممتد و طولانی دارد .

پیشنهاد کاربران

بپرس