دیر اب

لغت نامه دهخدا

( دیرآب ) دیرآب. ( ص مرکب ) که زود انزال نکند. ( یادداشت مؤلف ) :
زین سرابونی ، یک اندامی ، درشتی ، پردلی
مغ کلاهی مغ روی دیرآب زود افشاره ای.
سوزنی.

فرهنگ فارسی

( دیر آب ) که زود انزال نکند .

پیشنهاد کاربران

بپرس