هوبرت درایفوس یکی از منتقدین پروژه هوش مصنوعی از دهه ۱۹۶۰ تاکنون است. او در یک سری از مقالات و کتاب ها از جمله کیمیاگری و هوش مصنوعی ( ۱۹۶۵ ) , آنچه کامپیوتر نمی تواند انجام دهد ( ۱۹۷۲; ۱۹۷۹; ۱۹۹۲ ) و ذهن بیش از دستگاه ( ۱۹۸۶ ) به انتشار ارزیابی بدبینانه خود از پیشرفت هوش مصنوعی پرداخت و نقدی بر مبانی فلسفی این زمینه کرد. نقد درایفوس در اکثر مقالات معرفی فلسفه هوش مصنوعی مورد بحث قرار گرفت. از جمله ( Norvig ( ۲۰۰۳ کتاب استاندارد هوش مصنوعی و ( Fearn ( ۲۰۰۷، یک مطالعه از فلسفه معاصر. [ ۱]
درایفوس اظهار داشت که هوش و مهارت های انسان در درجه اول بر غرایز ناخودآگاهانه او استوار است تا منطق سمبلی شده آگاهانه؛ و هیچ گاه نمی تواند توانایی های ناخودآگاهانه را در قالب فرمول های ریاضی تولید کرد. نقد او بر پایه دیدگاه فیلسوفان قاره ای مدرن همچون موریس مرلو - پونتی و هایدگر بود؛ و دقیقاً در هنگام اولین موج تحقیقات هوش مصنوعی که از فرمول های سمبلی سطح بالا برای نشان دادن واقعیت استفاده می کرد بیان شد. در این موج از تحقیقات سعی بر این بود که هوش را تا سطح مهارت های سمبلی شده پایین بیاورند.
زمانی که دیدگاه درایفوس برای اولین بار در دهه ۱۹۶۰ انتشار یافت، آن ها با تمسخر و توهین بیدرنگ مواجه شدند. هرچند در دهه ۱۹۸۰ بسیاری از پیشبینی های او در آزمایش های رباتیک مشاهده شد و باعث به وجود آمدن شاخه جدید زیر - نماد شد. دانیل کریویر می نویسد: «زمان اهمیت پیشبینی های دریفوس را ثابت کرد»[ ۲]
در کیمیاگری و هوش مصنوعی ( ۱۹۶۵ ) و آنچه کامپیوتر نمی تواند انجام دهد ( ۱۹۷۲ ) دریفوس به خلاصه تاریخچه هوش مصنوعی اشاره کرد و فلسفه خوشبینانه بی اندازه در این موضوع را مورد تمسخر قرار دارد. برای مثال هربرت سیمون پس از موفقیت برنامهٔ خود راه حل عمومی ( ۱۹۵۷ ) پیش بینی کرد که تا سال ۱۹۶۷:
• یک کامپیوتر قهرمان جهان در شطرنج خواهد شد.
• یک کامپیوتر قضایای جدید مهم ریاضی را کشف و اثبات خواهد کرد.
• اکثر نظریه های روانشناسی را در قالب برنامه های کامپیوتری بدست خواهند آورد.
مطبوعات این پیشبینی ها را پیشبینی های درخشانی خواندند که به زودی در هوش ماشین ها دست یافتنی است.
اما دریفوس احساس می کرد این خوشبینی غیرقابل توجیه است. او باور داشت که این پیشبینی ها بر پایه فرض های اشتباه دربارهٔ هوش طبیعی خود انسان است. پاملا مککوردوک دربارهٔ موضع دریفوس می گوید:

این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدرایفوس اظهار داشت که هوش و مهارت های انسان در درجه اول بر غرایز ناخودآگاهانه او استوار است تا منطق سمبلی شده آگاهانه؛ و هیچ گاه نمی تواند توانایی های ناخودآگاهانه را در قالب فرمول های ریاضی تولید کرد. نقد او بر پایه دیدگاه فیلسوفان قاره ای مدرن همچون موریس مرلو - پونتی و هایدگر بود؛ و دقیقاً در هنگام اولین موج تحقیقات هوش مصنوعی که از فرمول های سمبلی سطح بالا برای نشان دادن واقعیت استفاده می کرد بیان شد. در این موج از تحقیقات سعی بر این بود که هوش را تا سطح مهارت های سمبلی شده پایین بیاورند.
زمانی که دیدگاه درایفوس برای اولین بار در دهه ۱۹۶۰ انتشار یافت، آن ها با تمسخر و توهین بیدرنگ مواجه شدند. هرچند در دهه ۱۹۸۰ بسیاری از پیشبینی های او در آزمایش های رباتیک مشاهده شد و باعث به وجود آمدن شاخه جدید زیر - نماد شد. دانیل کریویر می نویسد: «زمان اهمیت پیشبینی های دریفوس را ثابت کرد»[ ۲]
در کیمیاگری و هوش مصنوعی ( ۱۹۶۵ ) و آنچه کامپیوتر نمی تواند انجام دهد ( ۱۹۷۲ ) دریفوس به خلاصه تاریخچه هوش مصنوعی اشاره کرد و فلسفه خوشبینانه بی اندازه در این موضوع را مورد تمسخر قرار دارد. برای مثال هربرت سیمون پس از موفقیت برنامهٔ خود راه حل عمومی ( ۱۹۵۷ ) پیش بینی کرد که تا سال ۱۹۶۷:
• یک کامپیوتر قهرمان جهان در شطرنج خواهد شد.
• یک کامپیوتر قضایای جدید مهم ریاضی را کشف و اثبات خواهد کرد.
• اکثر نظریه های روانشناسی را در قالب برنامه های کامپیوتری بدست خواهند آورد.
مطبوعات این پیشبینی ها را پیشبینی های درخشانی خواندند که به زودی در هوش ماشین ها دست یافتنی است.
اما دریفوس احساس می کرد این خوشبینی غیرقابل توجیه است. او باور داشت که این پیشبینی ها بر پایه فرض های اشتباه دربارهٔ هوش طبیعی خود انسان است. پاملا مککوردوک دربارهٔ موضع دریفوس می گوید:

