دیدجان

لغت نامه دهخدا

دیدجان. [ دَ دَ ] ( ع اِ ) شتران بارکش. ( منتهی الارب ). دجانة. شتران که کالا حمل کنند. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

صحیح اسم روستا دیده جان و یا دیدگان است به جهت به یاد ماندن یا گرامی داشتن نام عزیزانشان که در این منطقه زندگی کردند