شکوفه همچو شکاف است و میغ دیباباف
مه و خورست همانا به باغ در صراف.
ابوالمؤید بلخی.
گه معصفرپوش گردد گه طبرخون تن شودگاه دیباباف گردد گه طرایف گر شود.
فرخی.
بین که دیباباف رومی در میان کارگاه دیبهی دارد بکار اندر به رنگ بادرنگ.
منوچهری.
وز قیامت بوریا گر همچو دیباباف نیست قیمتی باشد بعلم تو چو دیبا بوریا.
ناصرخسرو.
سرشک ابر دیباباف بافد بر زمین دیبانسیم باد عنبرسوز سوزد در هوا عنبر.
امیرمعزی.